نویسنده:محمود ارواحی اذر ویراستار:مهرک ایرایی ناشر:انشارات اقاقی نوع کتاب:کودکانه تعداد صفحات:12ص قسمتی از کتاب:او در یادگیری حروف الفبای فارسی کمک کرده بود و به او اطمینان داده بود که چقدر مدرسه رفتن لذت دارد و او حتما از مدرسه خوشش می آید.ولی امروز روز بازگشایی مدارس بود و علی اصلا دوست نداشت به مدرسه برود.چون او خیال می کرد مدرسه جای خوبی نیست.در مسیر رفتن به مدرسه پدربزرگ و مادربزرگ از پنجره خانه،……در ادامه متن بخوانید.
با سلام خدمت شما دوستان عزیز که مشتاق به شنیدن جک های جدید با عنوان منجق خان هستید.این سری از جک ها نه کپی شده و نه هم الگو می باشد بلکه کاملا جدید می باشد.برای دوستانی که می خواهند این فایل را داشته باشند می توانند آن را دانلود کنند.هر مجموعه دارای 5 جک می باشد.
با سلام خدمت شما دوستان عزیز که مشتاق به شنیدن جک های جدید با عنوان منجق خان هستید.این سری از جک ها نه کپی شده و نه هم الگو می باشد بلکه کاملا جدید می باشد.برای دوستانی که می خواهند این فایل را داشته باشند می توانند آن را دانلود کنند.هر مجموعه دارای 5 جک می باشد.
یک چندروزیه که بخشی با نام مشاعره ایجاد شده اما برای چی؟
مدیر وبلاگ: ما برای این،این بخش را ایجاد کردیم که حرف اول هر بیت شعر را دسته بندی کنیم.الآن هم آمده است.شما با کلیک برروی هر یک حروف بیت شعر هایی را که اولش با این حرف شروع می شود را برایتان می آورد و همچنین با شاعرش.
حرف های الف-ت:(حروف دیگر در قالب پست های دیگر معرفی می شود و بعد یک صفحه برایشان درست می شود)
هود (ع)یکی از پیامبران الهی،که به قوم عاد مأمور شده بود و سرانجام قوم عاد به دلیل مخالفت با پیامبر خدا مورد عذاب واقع شدند و همگی آنان از بین رفتند.قوم عاد از قوم هایی بودند که برترین نعمات به آنان داده شده بود اما آنان به جای تشکر از خدا،بت ها را عبادت می کردند و مورد عذاب الهی واقع شدند.این کتاب جمع آوری شده و خلاصه شده می باشد.
قسمتی از داستان:
ایشان حدود 2648 سال بعد از حضرت آدم(علیه السلام)به دنیا آمدند نام پدر ایشان عبدالله و نام مادرش هم بکیه بود.جد بزرگوار او بعد از هفت واسطه به حضرت نوح(ع) می رسد.ایشان پیامبری از سوی خدا به سوی قومی که در مکانی با نام احقاف زندگی می کردند فرستاده شدند،که در اصطلاح به این قوم،قوم عاد گفته می شود که قرآن از این قوم بسیار یاد کرده است......در ادامه مطلب
داستانی کوتاه اما شنیدنی و خواندی که آموزه هایی را در این داستان می آموزید این از کتاب کاشکی هنوز مدرسه می رفتیم به قلم قدسی قاضی نور می باشد.
قسمتی از داستان:
پسرک کنار خیابان نشسته بود،دفتر و کتابش جلوش پهن بود و ترازویی پهلوی دستش قرار داشت،چنان سرش به درس و مشقش گرم بود که متوجه نشد مدت ها ایستاده ام و نگاهش می کنم.نزدیکش شدم:می خواهم خودم را وزن کنم پولم را خرد می کنی؟..... ادامه مطلب
داستانی کوتاه اما شنیدنی و خواندی که آموزه هایی را در این داستان می آموزید این از کتاب کاشکی هنوز مدرسه می رفتیم به قلم قدسی قاضی نور می باشد.
قسمتی از داستان:
بیشتر مریض ها زن بودند و اغلبشان دلشوره داشتند؛همیشه نگران بودند،همیشه دلواپس بودند و موقع تعریف ماجرا گریه می کردند و نمی دانستند چه شان است.بردارم می گفت درد آنها بیشتر از بدبختی است...........بقیه در ادامه مطلب